کمیته اخلاق در پژوهش

نوع پژوهش : طرح پژوهشی/ رساله / پایان نامه

پژوهشگر

دانشجو

IR/ethics.2024.82581.1193

خلاصه پیشنهاده

تجربه سوگ و فقدان یکی از پیچیده‌ترین تجارب انسانی است که بر جنبه‌های عاطفی، روانی، اجتماعی و معنوی فرد تأثیر عمیقی می‌گذارد. بر اساس آمارهای موجود، حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد افرادی که عزیزان خود را از دست می‌دهند، با سوگ طولانی‌مدت یا اختلال سوگ پیچیده مواجه می‌شوند. سوگ طولانی‌مدت به عنوان حالتی از واکنش‌های عاطفی، شناختی و جسمی تعریف می‌شود که به طور غیرطبیعی در زندگی روزمره فرد اختلال ایجاد می‌کندو این وضعیت می‌تواند منجر به کاهش کیفیت زندگی، مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی گردد. بنابراین، طراحی و اجرای برنامه‌های درمانی مؤثر برای افرادی که با سوگ طولانی‌مدت دست و پنجه نرم می‌کنند، امری اجتناب‌ناپذیر است.

نظریه سیستم‌های خانواده درونی (IFS) به بررسی ساختارهای درونی ذهن و تعاملات بین بخش‌های مختلف خود می‌پردازد. این نظریه، ذهن انسان را به چندین "بخش" تقسیم می‌کند که هر کدام دارای نقش خاصی در رفتار، احساسات و افکار فرد هستند. در فرآیند سوگ، برخی از این بخش‌ها ممکن است به حالت دفاعی درآیند و باعث اختلال در پردازش عواطف شوند . تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که استفاده از روش‌های درمانی مبتنی بر IFS می‌تواند به افراد کمک کند تا با احساسات سوگ خود بهتر مواجه شوند و به حل تعارضات درونی خود بپردازند. این رویکرد، با ایجاد یک فضای امن برای گفت‌وگو با بخش‌های آسیب‌دیده‌ی درونی، امکان شناخت و شفقت به خود را فراهم می‌آورد . و در نهایت به بهبود روانی و رشد شخصی منجر می‌شود.